دلنوشته های عاشقانه من
دلنوشته های من
نوشته شده در تاريخ جمعه 24 شهريور 1391برچسب:, توسط ترانه | نظر بدهید

نوشته شده در تاريخ جمعه 24 شهريور 1391برچسب:, توسط ترانه | نظر بدهید

نوشته شده در تاريخ جمعه 24 شهريور 1391برچسب:, توسط ترانه | نظر بدهید

 

 

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 23 شهريور 1391برچسب:, توسط ترانه | نظر بدهید

حرفش را ساده گفت : من لایق تو نیستم ، نمیدانم خواست لیاقتم را یادآوری کند یا خیانت خودش را توجیه ...

 

*************************************************************

 

*خاطــ ــ ــ ــ ــرات " هر چه " شـــــیرین تر " باشند . . .

بعد ها از " تلخی " ، " گلویت " را بیشتر می سوزانند !

 

**********************************************************

 

لــــــــحظه های ســــکوتم پـــــر هیاهــــــــــو ترین دقــــایق زندگیم هستند
مــــــمـلو از آنــــــچـــه مــــی خواهم بـــــــــــــــگویم و نــــــــــــمی گـــــویم

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 23 شهريور 1391برچسب:, توسط ترانه | نظر بدهید

به هركس كه می نگرم در شكایت است ،درحیرتم كه لذت دنیا به كام كیست؟!!

 

*************************************

 

چه جوری میشه فراموشش کرد

وقتی اسمش پسوورد گوشیته ؟!

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 23 شهريور 1391برچسب:, توسط ترانه | نظر بدهید

من تنها نیستم, اشکهایم را دارم, اشکهایی که از غم تو بر گونه هایم جاری است. من تنها نیستم, لحظه ها را دارم, لحظه هایی که یکی پس از دیگری عاشقانه می میرند تا حجم فاصله را کمرنگ تر کنند. من تنها نیستم چرا که خیالت حتی یک نفس از من غافل نمی شود. چقدر دوست دارم لحظه هایی را که دلتنگ چشمانت می شوم. هر لحظه دوریت برایم یک دنیا دلتنگی است و چقدر صبور است دل من, چرا که به اندازه تمام لحظه های عاشق بودنم از تو دور هستم . ولی من باز چشم براهم... چشم به راهم تا آرامش را به قلب من هدیه کنی مهربان من


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 23 شهريور 1391برچسب:, توسط ترانه | نظر بدهید

به كه مي‌توانم بگويم؟ مگر درد دوري تو را كسي مي‌تواند بفهمد؟ مگر كسي مي‌تواند بفهمد نبودنت برايم چه عذابيست؟ ساعت‌هايم، دقيقه‌هايم، ثانيه‌هايم، بوي تو را گرفته‌اند، تويي كه نيستي اما روياي بودنت آنقدر شيرين است كه گاهي فراموش مي‌كنم كه نيستي گاهي آنقدر تو را حس مي‌كنم كه از ياد مي‌برم كه نيستي، نمي‌داني چه مي‌كشم وقتي به خود مي‌آيم و مي‌بينم بودنت رويايي بيش نبود، آنقدر برايم عزیزی که به رويايي از تو هم قانعم اما تا كي مي‌شود فقط با يك رويا زندگي كرد؟ آخر تك تك لحظه‌هاي زندگي واقعيست، بودنم واقعيست، تنهاييم واقعيست، ...،

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 23 شهريور 1391برچسب:, توسط ترانه | نظر بدهید

دلتنگـی .... پیچیــده نیســت ؛

یک دل ...

یک آسمان ،

یــک بغــض ....

و آرزوهــای تـَـرک خـورده !

به همین ســادگـی ... !!!

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 23 شهريور 1391برچسب:, توسط ترانه | نظر بدهید

آنقـــدر دلـتنـگـم ..

که حتــی ابلیـس

بـر وسعـت ایــن دلـتنـگی...

سجده می کنـد...

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 23 شهريور 1391برچسب:, توسط ترانه | نظر بدهید

براي ان عاشق بي دل مي نويسم كه حرمت اشكهايم را ندانست
براي ان مينويسم كه معناي انتظار را ندانست،
چه روزها و شبهايي كه به يادش سپري كردم
براي ان مينويسم كه روزي دلش مهربان بود
مي نويسم تا بداند دل شكستن هنر نيست
نه دگر نگاهم را برايش هديه ميكنم ، نه دگر دم از فاصله ها ميزنم
و نه با شعرهايم دلتنگي ها را فرياد مي زنم
مي نويسم شايد نامهرباني هايش را باور كند


تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.